کروم چیست؟
کروم، به عنوان کروم سه ظرفیتی (+3)، یک عنصر کمیاب است که به طور طبیعی در بسیاری از غذاها وجود دارد و به عنوان مکمل غذایی در دسترس است. کروم همچنین به عنوان کروم شش ظرفیتی (+6) وجود دارد، یک محصول جانبی سمیاز فولاد ضد زنگ و سایر فرایندهای تولید. این برگه به طور کامل بر کروم سه ظرفیتی تمرکز دارد.
کروم ممکن است با تقویت عملکرد انسولین در متابولیسم کربوهیدرات، لیپید و پروتئین نقش داشته باشد. اگرچه مکانیسم دقیقی برای این فعالیت مشخص نشده است، دانشمندان پیشنهاد کردهاند که کروم به یک الیگوپپتید متصل میشود تا کرومودولین، مادهای با وزن مولکولی کم و کروم متصل کننده ایجاد شود که به گیرنده انسولین متصل میشود و باعث تحریک عملکرد انسولین میشود. کروم همچنین ممکن است اثرات آنتیاکسیدانی داشته باشد.
در سال 2001، انجمن غذا و تغذیه (FNB) آکادمیهای ملی علوم، مهندسی و پزشکی کروم را بر اساس تأثیرات آن بر عملکرد انسولین به عنوان یک ماده مغذی ضروری در نظر گرفت. با این حال، تحقیقات اخیر نشان داده است که اگرچه کروم ممکن است در مقادیر دارویی (به عنوان مثال، در صدها میکروگرم) فوایدی داشته باشد، اما یک ماده معدنی ضروری نیست زیرا عدم وجود یا کمبود کروم ناهنجاریهایی ایجاد نمیکند که با افزودن کروم (به بخش کمبود کروم در زیر مراجعه کنید). FNB کروم را از سال 2001 ارزیابی نکرده است. با این حال، در سال 2014، هیئت اروپایی درباره ایمنی محصولات غذایی در مورد محصولات رژیمی، تغذیه و آلرژی به این نتیجه رسید که هیچ شواهد قانع کنندهای نشان نمیدهد که کروم یک ماده مغذی ضروری است و بنابراین، توصیههای مصرف کروم نامناسب است.
در خون، بیشتر کروم به پروتئینهای پلاسما، به ویژه ترانسفرین متصل است و تنها حدود 5 درصد آن غیرقابل اتصال است. کروم عمدتا در کبد، طحال، بافت نرم و استخوان تجمع مییابد.
کروم عمدتا از طریق ادرار دفع میشود. بنابراین سطوح کروم ادرار شاخص خوبی برای جذب کروم است. با این حال، از آنجا که این سطوح ارتباط تنگاتنگی با مصرف اخیر کروم دارند، شاخصهای خوبی برای ذخیره سازی کروم بدن نیستند. سطوح مو ممکن است منعکس کننده مصرف کروم قبلی باشد، و برخی مطالعات سطح کروم را در مو، عرق، سرم و ناخنهای پا اندازه گیری کرده اند. با این حال، هیچ روش معتبری برای تعیین وضعیت کروم و هیچ وضعیت کمبود کروم از نظر بالینی وجود ندارد.
میزان مصرف توصیه شده
توصیههای مصرفی برای کروم و سایر مواد مغذی در دریافتهای مرجع رژیم غذایی (DRIs) ارائه شده توسط کمیته متخصص FNB در آکادمیهای ملی علوم، مهندسی و پزشکی ارائه شده است. DRI اصطلاح کلی مجموعه ای از مقادیر مرجع است که برای برنامه ریزی و ارزیابی مصرف مواد مغذی افراد سالم استفاده میشود. این مقادیر، که بر اساس سن و جنس متفاوت است، عبارتند از:
رژیم غذایی توصیه شده مجاز (RDA): متوسط میزان روزانه مصرف برای تأمین نیازهای غذایی تقریباً همه (97-98درصد) افراد سالم کافی است. اغلب برای برنامه ریزی رژیمهای غذایی مناسب برای افراد استفاده میشود.
مصرف مناسب (AI): مصرف در این سطح برای اطمینان از کفایت تغذیهای فرض میشود. زمانی ثابت میشود که شواهد برای توسعه RDA کافی نیست.
میانگین مورد نیاز برآورد شده (EAR): متوسط میزان مصرف روزانه برآورد شده که نیازهای 50% افراد سالم را برآورده میکند. معمولاً برای ارزیابی مصرف مواد مغذی گروهی از افراد و برنامه ریزی رژیمهای غذایی مناسب برای آنها استفاده میشود. همچنین میتواند برای ارزیابی میزان دریافت مواد مغذی افراد مورد استفاده قرار گیرد.
سطح قابل قبول برای تحمل بالا (UL): حداکثر مصرف روزانه بعید است که عوارض جانبی منفی برای سلامتی ایجاد کند.
در ارزیابی سال 2001، FNB دادههای موجود را برای استخراج EAR برای کروم کافی ندانست. بنابراین FNB بر اساس مصرف معمول کروم در جمعیتهای سالم، مصرف مناسب برای همه سنین مشخص کرد. جدول زیر AIهای فعلی مربوط به کروم را فهرست میکند.
سن
|
مردها
|
زنها
|
باردار
|
شیرده
|
از تولد تا 6 ماهگی
|
0.2 میکروگرم در روز
|
0.2 میکروگرم در روز
|
|
|
7 تا 12 ماه*
|
5.5 میکروگرم در روز
|
5.5 میکروگرم در روز
|
|
|
1 تا 3 سال
|
11 میکروگرم در روز
|
11 میکروگرم در روز
|
|
|
4 تا 8 سال
|
15 میکروگرم در روز
|
15 میکروگرم در روز
|
|
|
9 تا 13 سال
|
25 میکروگرم در روز
|
21 میکروگرم در روز
|
|
|
14 تا 18 سال
|
35 میکروگرم در روز
|
24 میکروگرم در روز
|
29 میکروگرم در روز
|
44 میکروگرم در روز
|
19 تا 50 سال
|
35 میکروگرم در روز
|
25 میکروگرم در روز
|
30 میکروگرم در روز
|
45 میکروگرم در روز
|
بیش از 50 سال
|
30 میکروگرم در روز
|
20 میکروگرم در روز
|
|
|
*برای نوزادان از بدو تولد تا 12 ماهگی، مصرف مناسب بر اساس میانگین مصرف کروم نوزادانی است که عمدتا از شیر مادر تغذیه میکنند و برای نوزادان مسنتر، از غذاهای کمکی استفاده میشود.
منابع کروم
غذا
کروم در بسیاری از غذاها از جمله گوشت، محصولات غلات، میوهها، سبزیجات، آجیل، ادویه جات وجود دارد. با این حال، مقدار کروم در این غذاها بسته به شرایط خاک و آب محلی و همچنین فرایندهای کشاورزی و تولیدی مورد استفاده برای تولید آنها بسیار متفاوت است. به عنوان مثال، مقدار کروم در نمونههای بلغور جو دوسر به دلیل تفاوت در رشد و پردازش میتواند 50 برابر متفاوت باشد. مقداری کروم همچنین میتواند از تجهیزات فولادی ضد زنگ در حین پردازش غذا و از قابلمهها و ماهی تابهها در حین پخت به غذاها منتقل شود.
بیشتر محصولات لبنی و غذاهای دارای قند بالا (به عنوان مثال، ساکارز و فروکتوز) دارای کروم کم هستند.
شیر انسان حاوی حدود 0.25 میکروگرم در لیتر کروم است، اما مقادیر گزارش شده بسیار متفاوت است. مطالعات کوچک در اروپا نشان داد که غلظت کروم از 0.14 تا 10.8 میکروگرم در لیتر متغیر است.
جذب کروم رژیم غذایی کم است و از 0.4 تا 2.5 درصد متغیر است. اسید اسکوربیک و مهار کنندههای پروستاگلاندین، مانند آسپرین، جذب کروم را افزایش میدهند، در حالی که اگزالات و آنتی اسیدها آن را مهار میکنند.
کمبود کروم
کمبود کروم در جمعیت سالم گزارش نشده است و هیچ علامت قطعی کمبود آن هم ثابت نشده است.
کروم و سلامت
این بخش بر پنج شرایطی تمرکز میکند که در آنها کروم ممکن است اثرات مفیدی داشته باشد: اختلال تحمل گلوکز و دیابت، سندرم متابولیک، سندرم تخمدان پلی کیستیک، دیس لیپیدمیو وزن و توده بدون چربی بدن.
اختلال تحمل گلوکز و دیابت
از آنجا که کروم ممکن است عملکرد انسولین را تقویت کند، مطالعات بررسی کردهاند که آیا افزایش مصرف کروم ممکن است خطر اختلال تحمل گلوکز را کاهش دهد یا خیر.
بسیاری از آزمایشات کنترل شده تصادفی، اثرات مکملهای کروم را - اغلب در دوزهای دارویی (به عنوان مثال، صدها میکروگرم) - در افراد بدون دیابت یا عدم تحمل گلوکز یا دیابت ارزیابی کردهاند. یکی از متداولترین مطالعات مداخلهای در مورد اثرات مکمل کروم برای دیابت نوع 2، یک آزمایش تصادفی کنترل شده در سال 1997 بود در این کارآزمایی 180 فرد بزرگسال 35 تا 65 ساله مبتلا به دیابت نوع 2 برای دریافت 100 میکروگرم کروم (به عنوان کروم پیکولینات)، 500 میکروگرم کروم یا دارونما دو بار در روز به مدت چهار ماه انتخاب شدند. در 2 و 4 ماهگی، شرکت کنندگان دریافت کننده 1000 میکروگرم کروم در روز غلظت گلوکز سرم ناشتای کمتری نسبت به افرادی که دارونما دریافت میکردند یا 200 میکروگرم در روز کروم داشتند. به عنوان مثال، در 4 ماهگی، میانگین سطح گلوکز سرم ناشتا 7.1 میلی مول در لیتر (128 میلی گرم در دسی لیتر) در گروه دریافت کننده 1000 میکروگرم در روز کروم و 8.8 میلی مول در لیتر (159 میلی گرم در دسی لیتر) در افرادی که دارونما دریافت میکردند، بود.
چندین مطالعه بعدی که از دوزهای مختلف کروم استفاده کردند، یافتههای متناقضی داشتند. بررسی کروم و کنترل قند خون در سال 2019 شامل 8 متاآنالیز و بررسی سیستماتیک از مجموع 58 کارآزمایی بالینی بود. آزمایشات از 3 هفته تا 6 ماه طول کشید و روزانه 1.28 تا 1000 میکروگرم کروم را تجویز کرد. بیشترین شکل مورد استفاده کروم پیکولینات بود و به دنبال آن مخمرهای حاوی کروم و کلرید کروم. به طور کلی، وقتی از کروم بعنوان درمان کمکی استفاده میشود، سطح قند خون ناشتا و سطح HbA1c را در افراد مبتلا به دیابت کمیکاهش میدهد. با این حال، اهمیت بالینی این یافتهها نامشخص است. نویسندگان بررسی 2016 مکمل کروم در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 به نتایج مشابهی دست یافتند و به دلیل منطقی کافی برای توصیه مکملهای کروم برای افراد مبتلا به دیابت نوع 2 اشاره نکردند و مکملهای کروم به سطوح گلوکز متوسط در افراد سالم کمک نمیکند.
تولیدکنندگان مکملهای کروم را به طور گسترده در ایالات متحده برای افراد مبتلا به دیابت نوع 2 عرضه میکنند و بسیاری از بزرگسالان از آنها استفاده میکنند به این امید که این مکملها خطر ابتلا به دیابت را کاهش داده یا کنترل قند خون آنها را بهبود بخشد. با این حال، FDA تنها ادعای بهداشتی زیر را برای مکملهای غذایی کروم پیکولینات مجاز میکند:
"یک مطالعه کوچک نشان میدهد که پیکولینات کروم ممکن است خطر مقاومت به انسولین را کاهش دهد و بنابراین احتمالاً ممکن است خطر ابتلا به دیابت نوع 2 را کاهش دهد. با این حال، FDA نتیجه میگیرد که وجود چنین رابطهای بین کروم پیکولینات و یا مقاومت به انسولین یا دیابت نوع 2 بسیار نامشخص است.
در دستورالعملهای دیابت 2010، انجمن دیابت آمریکا به این نتیجه رسید که چون مطالعات به طور قطعی نشان نداده است که مکمل کروم برای افراد مبتلا به دیابت یا چاقی مفید است، این انجمن نمیتواند چنین مکملهایی را توصیه کند. این تعیین بر اساس شواهد متناقض از مطالعات ضعیف کنترل شده یا کنترل نشده بود. به طور مشابه، این انجمن در بیانیه موقعیت 2015 خود به این نتیجه رسید که شواهد برای حمایت از استفاده معمول از مکملهای حاوی کروم و سایر ریز مغذیها برای کنترل قند خون در افراد مبتلا به دیابت کافی نیست. تحقیقات بیشتری لازم است تا مشخص شود آیا جمعیت خاصی (مانند سابقه قومی، وضعیت چاقی، حساسیت اولیه به انسولین و استفاده از دارو) بیشتر از سایرین از مکمل کروم سود میبرند یا خیر
سندرم متابولیک
سندرم متابولیک گروهی از عوامل خطر است-چاقی شکمی، سطح تری گلیسیرید بالا، سطح کلسترول لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL ؛ "خوب")، فشار خون بالا و سطح قند خون ناشتا-که خطر بیماریهای قلبی، دیابت، و سکته مغزی. مقاومت به انسولین جزء لاینفک این بیماری است و یک هدف درمانی بالقوه برای مداخلات رژیم غذایی برای سندرم متابولیک است. یک مطالعه آینده نگر بر روی 3648 بزرگسال 20 تا 32 ساله نشان داد که غلظت پایه کروم ناخن پا با بروز سندرم متابولیک در 23 سال پیگیری رابطه معکوس دارد. به همین دلایل، برخی دانشمندان فرض کردهاند که مکملهای کروم ممکن است برای افراد مبتلا به سندرم متابولیک مفید باشد.
فقط چند آزمایش بالینی مکمل کروم برای سندرم متابولیک انجام شده است. یکی از این کارآزماییها شامل 63 بزرگسال 18 تا 75 ساله مبتلا به سندرم متابولیک بود که 500 میکروگرم پیکولینات کروم یا دارونما دو بار در روز به مدت 16 هفته دریافت کردند. در مقایسه با دارونما، مکمل کروم پاسخ انسولین حاد به گلوکز را به میزان قابل توجهی افزایش داد، اما بر سطح HbA1c، حساسیت به انسولین یا سایر اقدامات متابولیسم گلوکز تأثیر نداشت. مکمل کروم نیز تاثیری بر وزن بدن یا چربیهای سرم نداشت.
به طور مشابه، در یک کارآزمایی بالینی در سال 2018 روی 70 بزرگسال (میانگین سنی 58 سال) مبتلا به سندرم متابولیک و اختلال تحمل گلوکز، مکمل روزانه با 300 میکروگرم کروم (200 میکروگرم با صبحانه و 100 میکروگرم با شام، به عنوان مخمر کروم) به مدت 24 هفته انجام نشد. بر سطح گلوکز ناشتا، HbA1c، دور کمر، فشار خون یا سطح چربی تأثیر میگذارد.
به طور کلی، تحقیقات محدود نشان میدهد که مکملهای کروم برای افراد مبتلا به سندرم متابولیک مفید نیست.
سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS)
PCOS یک اختلال غدد درون ریز شایع است که زنان در سنین باروری را تحت تاثیر قرار میدهد. این بیماری با ناباروری، چاقی، دیس لیپیدمی،هایپرآندروژنیسم و افزایش خطر دیابت نوع 2 و بیماریهای قلبی عروقی مشخص میشود. از آنجا که مقاومت به انسولین اغلب جزء اصلی PCOS است، مطالعات استفاده از مکملهای کروم را در افراد مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک برای کمک به حفظ کنترل قند خون و کاهش سطح لیپیدها بررسی کردهاند.
چهار بررسی سیستماتیک اخیر و متاآنالیز آزمایشات بالینی تصادفی، اثرات مکملهای کروم را بر علائم و نشانههای سندرم تخمدان پلی کیستیک بررسی کرده است. یک تجزیه و تحلیل شامل 7 کارآزمایی با مجموع 351 شرکت کننده بود که کروم (به عنوان کروم پیکولینت) را با مقدار 200 تا 1000 میکروگرم روزانه به مدت 8 تا 24 هفته تجویز کردند. مکمل کروم هیچ تاثیری بر قند خون ناشتا، تستوسترون کل، دهیدروآپی اندروسترون، هورمون تحریک کننده فولیکول یا سطح هورمون لوتئینیزه کننده نداشت. با این حال، کروم شاخص توده بدنی (BMI) را 2.37 کیلوگرم در متر مربع و سطح تستوسترون آزاد را 0.52 pg/ml در مقایسه با دارونما کاهش داد. همچنین سطح انسولین ناشتا را به میزان قابل توجهی 0.33 میلی آمپر/میلی لیتر کاهش داد.
بررسی سیستماتیک دیگر و متاآنالیز پنج کارآزمایی تصادفی به مدت 8 هفته تا 6 ماه که شامل 268 زن مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) بود، کروم مکمل (200-1000 میکروگرم در روز، بیشتر به عنوان کروم پیکولینات) را با دارونما یا متفورمین مقایسه کرد. مکمل کروم تأثیر معنی داری بر سطح انسولین ناشتا یا حساسیت به انسولین نداشت، اما دادههای دو آزمایش نشان داد که میزان مقاومت به انسولین را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد. علاوه بر این، یک کارآزمایی موجود در این بررسی نشان داد که مکمل کروم به طور قابل توجهی عملکرد سلولهای بتا را بهبود میبخشد. نویسندگان به این نتیجه رسیدند که میزان تأثیر کروم کوچک و از نظر بالینی نامشخص است. به طور مشابه، یک متاآنالیز دیگر و یک مرور سیستماتیک یافتههای متفاوتی داشت.
به طور کلی، شواهد در مورد اینکه آیا مکمل کروم خطر ابتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک را کاهش میدهد یا برای زنان مبتلا به این بیماری مفید است، مخلوط است و نتیجه گیری قطعی را دشوار میکند. مطالعات اضافی با اندازه نمونه و مدت زمان کافی در جمعیتهای مشخص، مورد نیاز است.
دیس لیپیدمی
به سطوح نامناسب یک یا چند نوع لیپید (چربی) در خون شما اشاره دارد.مطالعات متعدد ارتباط بین وضعیت بد کروم و افزایش سطح کلسترول خون را نشان میدهد. بنابراین، دانشمندان فرض میکنند که مکمل کروم ممکن است سطح چربی خون را بهبود بخشد. مطالعات این احتمال را در جمعیتهای مختلف، از جمله افرادی که دارای اختلال تحمل گلوکز، دیابت یا سندرم تخمدان پلی کیستیک هستند، مورد بررسی قرار داده اند.
در یک کارآزمایی بالینی تصادفی در 71 شرکت کننده (میانگین سنی 54.1 سال) با دیابت نوع 2 کنترل نشده (HbA1c حداقل 7)، مکمل 600 میکروگرم در روز پیکولینات کروم به مدت 4 ماه هیچ تاثیری بر کلسترول کل، HDL، کم نداشت. چگالی لیپوپروتئین (LDL ؛ کلسترول بد) یا تری گلیسیرید در مقایسه با دارونما با این حال، یک آزمایش 8 هفتهای بر روی 40 زن مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) 18 تا 40 ساله نشان داد که 200 میکروگرم در روز کروم به عنوان کروم پیکولینت باعث کاهش قابل توجه تری گلیسیرید سرم در مقایسه با دارونما (-19.2 در مقابل +8.3 میلی گرم در دسی لیتر) و سطح کلسترول کل میشود. (-15.3 در مقابل -0.6 میلی گرم/دسی لیتر) نتایج مطالعات با دوزهای بالاتر کروم مکمل نیز مخلوط شده است.
به طور کلی، متاآنالیزهای بررسی اثرات مکمل کروم در افراد مبتلا به دیابت و PCOS تغییرات قابل توجهی در کلسترول کل و کلسترول LDL نشان نداده است با این حال، برخی نشان دادهاند که مکمل کروم سطح کلسترول HDL را 1.73-4.64 میلی گرم در دسی لیتر و سطح تری گلیسیرید را 11.71 تا 26.57 میلی گرم در دسی لیتر کاهش میدهد.
تحقیقات بیشتری لازم است تا مشخص شود آیا مکمل کروم دارای اثرات بالینی قابل توجهی بر دیس لیپیدمیاست.
وزن و توده بدون چربی بدن
از آنجا که کروم ممکن است عملکرد انسولین را تقویت کند، برخی از دانشمندان پیشنهاد کردهاند که مکمل کروم میتواند میزان تبدیل گلوکز به چربی را کاهش داده و سنتز پروتئین و در نتیجه توده عضلانی را افزایش دهد. برخی تحقیقات اولیه همچنین نشان میدهد که مکملهای کروم ممکن است مصرف غذا، میزان گرسنگی و هوس چربی را کاهش دهد. بنابراین، مکمل کروم برای کاهش وزن و بهبود ترکیب بدن با کاهش چربی بدن و افزایش توده بدون چربی پیشنهاد شده است. اثرات آن بر این نتایج در چندین آزمایش بالینی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
یک متاآنالیز 2019 شامل 21 کارآزمایی بود که تأثیر مکمل کروم بر شاخصهای تن سنجی را در مجموع 1،316 شرکت کننده اضافه وزن یا چاق 18 ساله یا بیشتر اندازه گیری کرد. مدت زمان آزمایش بین 9 تا 24 هفته متغیر بود و دوزهای کروم 200 تا 1000 میکروگرم در روز بود. در بیشتر آزمایشات از پیکولینات کروم و در مخمرهای غنی شده با کروم یا نیکوتینات کروم استفاده شد. افرادی که از مکملهای کروم استفاده میکردند، نسبت به افرادی که دارونما مصرف میکردند، به میزان قابل توجهی وزن خود را 0.75 کیلوگرم کاهش دادند و همچنین 0.40 کیلوگرم بر متر مربع در درصد BMI و درصد چربی بدن، 0.68،، در مقایسه با دارونما کاهش یافتند. مکملهای کروم تأثیر قابل توجهی بر دور کمر یا نسبت دور کمر به دور باسن نداشت.
دو مرور سیستماتیک دیگر و متاآنالیزها یافتههای مشابهی داشتند، همانطور که یک مرور کاکرین 2013 .نویسندگان مرور کاکرین خاطرنشان کردند که اثر مکمل کروم بر وزن بدن "ارتباط بالینی قابل بحث" دارد و کیفیت کلی شواهد پایین است.
به طور کلی، تحقیقات نشان میدهد که مکمل کروم، عمدتا به شکل کروم پیکولینات، وزن بدن و درصد چربی بدن را تا حد بسیار کمی، اما از نظر آماری قابل توجه، کاهش میدهد. با این حال، این اثرات اهمیت بالینی کمیدارند.
خطرات سلامتی ناشی از کروم زیاد
FNB نتیجه گرفت که هیچگونه عوارض جانبی با مصرف زیاد کروم از غذا یا مکملها مرتبط نیست، بنابراین UL برای کروم ایجاد نکرد. با این حال، FNB خاطرنشان کرد که احتیاط ممکن است لازم باشد زیرا دادهها محدود هستند و مصرف زیاد کروم میتواند اثرات نامطلوبی داشته باشد. FNB همچنین اشاره کرد که افراد مبتلا به بیماری کلیوی و کبدی ممکن است مستعد عوارض جانبی ناشی از مصرف زیاد کروم باشند.
طبق گزارشات جداگانه ای از موارد، مکملهای کروم ممکن است باعث کاهش وزن، کم خونی، ترومبوسیتوپنی، اختلال عملکرد کبد، نارسایی کلیوی، رابدومیولیز، درماتیت و هیپوگلیسمیشوند.
تداخل با داروها
چندین نوع دارو دارای پتانسیل تداخل با مکملهای کروم هستند. چند نمونه در زیر ارائه شده است. افرادی که این داروها و سایر داروها را به طور منظم مصرف میکنند باید در مورد مصرف کروم با پزشک خود مشورت کنند.
انسولین
کروم ممکن است حساسیت به انسولین را افزایش دهد. مصرف همزمان کروم با انسولین میتواند خطر هیپوگلیسمی را افزایش دهد.
متفورمین و سایر داروهای ضد دیابت
نتایج برخی از مطالعات نشان میدهد که مکمل کروم ممکن است سطح گلوکز خون را کاهش دهد. بنابراین، مکملهای کروم ممکن است با متفورمین یا سایر داروهای ضد دیابت اثر افزایشی داشته باشند و بنابراین ممکن است خطر هیپوگلیسمی را افزایش دهند.
لووتیروکسین
یک مطالعه کوچک نشان داد که مصرف مکملهای کروم پیکولینت همزمان با لووتیروکسین (که برای درمان کم کاری تیروئید استفاده میشود) جذب لووتیروکسین را به مدت 6 ساعت کاهش میدهد.